حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه پارسی دیت را نصب کنید Wednesday, 11 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1509 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 6 تعداد دیدگاهها : 81×

روحانی شهید حيدر قاسم پور     

زندگینامه :

شهید حیدر قاسم پور فرزند ابوالفضل در روز دوم خرداد ماه ۱۳۴۴ روستای یامچی، مرند از توابع بخش استان آذربایجان شرقی در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. مولودی حیدر نام که روزگاری نه‌چندان دور، در تب و تاب رزم و حماسه حیدری‌اش ، مکتب سبز حیدر کرار -علیه السلام- را جاودانه کرد.

دوران طفولیت را در دامان پر مهر و محبت مادرش و زیر سایه پدر مهربان و دلسوز ایام را سپری نمود . بعد از دوران کودکی حیدر قاسم‌پور، تحصیلات ابتدایی را در زادگاه طی نمود و آن‌گاه برای ادامه تحصیل به مرند رفت.

پس از اتمام سال دوم راهنمایی در راستای وصیت پدربزرگش، با شور و اشتیاق، رهسپار حوزه‌های ملکوتی علمیه گشت. دو سال در محضر اساتید مدرسه طالبیه مرند علوم مقدمات را فراگرفت و آن‌گاه به مدرسه ملکوتی ولی‌عصر -عجل الله تعالی فرجه- تبریز رفت و از سبوی انتظار، به قداست نام آن مدرسه چشید. پنج سال در آن مدرسه، نزد فرزانگان علم و ادب، رحل اقامت افکند و علوم مقدماتی را به پایان برد.

روح لطیف قاسم‌پور در لحن سوزان، صدای دلنشین و صلابت و استواری‌اش در راه اعتلای کلمه اسلام و حق، در سخنرانی‌ها و عزم آتشینش در رفتن به جبهه و پیوستن به عاشوراییان زمان نمودار بود. وقتی در تبریز دعای کمیل را برای مردم می‌خواند، دل از ملائکی که به پای سجاده مناجاتش آمده بودند نیز می‌ربود.

او در عرصه پیکار و جهاد در راه خدا نیز یدی طولا داشت و استوار و محکم، در راه خدا گام برمی‌داشت. هیچ چیز را بر جهاد فی سبیل الله برتر نمی‌دید و آن را تحت الشعاع قرار نمی‌داد. حیدر پس از پنج سال حضور در محضر دلدادگان کوی حق و حقیقت در تبریز، آمادگی استفاده از دریای بی‌کران معارف و خزینه بی انتهای علوم اهل بیت -علیهم السلام- در قم را احساس کرد و با ملبس شدن به لباس مقدس روحانیت، تحصیل و تبلیغ را در آن دیار ملکوتی ادامه داد. او از طریق۵ حوزه علمیه قم حدودا ۵ بار به جبهه‌های غرب و جنوب با مسئولیت مبلغ حضور یافته و زیباترین شاهراه سعادت را در شهادت می‌دید.

سرانجام در تاریخ ۷/۱۲/۱۳۶۲ عملیات ظفرمند خیبر، در جزایر سراسر جنون، مجنون ‌وار در نشان بی‌نشانی حضرت یار یافت و از دیدگان ما بی‌خبران پنهان گشت. یعقوب چشمان پدر و مادر، سال‌ها در حسرت یوسف گم‌گشته بر درماند و کوبه انتظار کوبید تا سر انجام در سی‌ام مهر ماه سال ۱۳۷۵ مرند قهرمان، پیکر سبکبار این دلاور سال‌های دفاع مقدس را در آغوش کشید و در زادگاهش به خاک سپرده شد.

وصیتنامه :

بسم الله الرحمن الرحیم «فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا وقتلوا لاکفرن عنهم سیئاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثوابا من عندالله والله عنده حسن الثواب» (آل عمران/۱۹۵) آنهایی که هجرت می‌کنند و از وطن و دیار خویش خارج می‌گردند و در راه خدا معذب می‌گردند و جنگ می‌کنند و شهید می‌شوند؛ هر آیینه از سیئات آنها چشم پوشی می‌کنم و آنها را به بهشت داخل می‌کنم.

وظیفه‌ای در قبال جامعه احساس می‌شود و همین احساس وظیفه، موجب گشت تا وصیتنامه بنویسم؛ این است که ما باید آگاه باشیم، ایادی استکبار و مهره‌های ریاکار و منافق، نیروهای متعهد را کنار نگذارند، اگر ما در مقابل این توطئه، آگاهانه برخورد نکنیم و نقشه دشمن را نقش بر آب نکنیم باید شکست انقلاب را از متن آن تماشاگر باشیم،

دشمن برای رسیدن به این هدف کثیف‌اش از طرق مختلف استفاده می‌کند و شاید با صورت زیّن و با افراد متدین و ساده لوح به میدان آید، این در تاریخ بسیار دیده شده و شاهد بر این سخن جنگ جمل است که برای شکست دادن مولا علی (علیه السلام) و گوشه گیر نمودن حکومت از عایشه استفاده می کنند، در این انقلاب هم از این تاکتیک بهره مند بوده اند،

ما باید روحانیت آگاه را در صحنه نگاه بداریم و مواظب باشیم که روحانی را با دست روحانیت نکوبند؛ اگر روحانیت آگاه و متعهد و کارا را کنار بگذاریم آن وقت فاتحه انقلاب و اسلام و روحانیت را باید بخوانیم، آگاه باشیم این توطئه‌ها را در نطفه خفه سازیم. باید دنباله رو امام و روحانیت آگاه و متعهد باشیم و هیچ وقت خودمان را از روحانیت جدا نسازیم و افراد ریاکار و مقام پرست را از افراد صادق و متعهد تمیز دهیم و ببینیم که کدام اشخاص هستند که برای انقلاب دل می‌سوزانند و کدام اشخاص هستند که دشمن در مقابل سپر واقع شده اند.

پیام تمامی شهدای اسلام این است که اسلام را روحانیت تا حال زنده نگه داشته است و نگهداری خواهد کرد، البته هر روحانیت منظور نیست بلکه روحانیتی مورد نظر است که متقی و دلسوز و متعهد و مخلص باشد، باید افراد کارا را در مراکز حساس مملکتی حفظ کنیم و بی جهت آنها را از انقلاب سرد ننماییم و از مارک زدن و گوشه‌گیر نمودن بر حذر نماییم و نباید دشمن، نیروهای ما را خفه سازد و آنها را از انقلاب کنار بگذارد، دشمن کثیف از هر راه ممکن می‌خواهد به انقلاب اسلامی ما ضربه بزند. خدایا! ملت را هر چه بیشتر آگاه کن و آنها را از گزند افراد ریاکار و ساده محفوظ دار.

خدایا! به ما بینش عطا فرما که خدمتگذار صدیق و متعهد را از دیگران تشخیص داده و از اطاعت آنها بهرمند گردیم.

سلام به محضر مقدس پدر و مادر گرامی! انشاءالله که از من راضی هستید، خدا می‌داند که شما در قلبم جاری هستید و همیشه در فکر شما هستم که خدایا؛ من درباره پدر و مادرم تقصیر کرده‌ام، من آنها را ناراضی کرده‌ام، مخصوصاً به مادر مهربان و رئوفم که به او رنج‌های بسیاری داده‌ام، اگر شما می‌دانستید که من چقدر از تقصیراتی که درباره شما کرده‌ام ناراحت هستم و چقدر قلبم خون است و به چه مقدار تأسف می‌خورم که نتوانستم برای شما پسری بهتر و مؤدب باشم و چه مقدار از آینده خودم نگران هستم؛ حتماً مرا خواهید بخشید.

پدر و مادر عزیزم! اسلام خون می‌خواهد، جان می‌خواهد، اسلام از همه چیز برای ما با ارزشتر است و ماها باید همه چیز را فدای اسلام کنیم تا بتوانیم از شیعیان واقعی علی (علیه السلام) و اولاد او باشیم.

ای مادر بسیار خوبم اگر برای من گریه کنید من راضی نیستم بلکه برای حسین (علیه السلام) و اولاد حسین گریه کنید تا من هم از گریه کردن شما بهره‌مند شوم، از خداوند می‌خواهم که به همه‌تان صبر عطا کند.

حوزه‌های علمیه از هر لحاظ باید تقویت شوند و طلاب را از لحاظ علمی سیاسی اخلاقی و فرهنگی تربیت کنند و مورد قبول جامعه و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) قرار گیرند و بزرگان حوزه‌ها نیز باید در معمم کردن طلاب قوانین مدون وضع نمایند تا هر بی سر و پایی نتواند در این لباس مقدس، اسلام را لکه دار کند. «والسلام»