روحانی شهید فتح الله صابری
زندگینامه :
شهید فتح الله صابری فرزندی از سرزمین آذربایجان در آغازین روز سال جدید و در بهار طبیعت در خانوادهای متدین و غیور در اولین روز از فروردین ماه سال ۱۳۳۷، در روستای «چبقلو» از توابع شهرستان بناب قدم به هستی نهاد. در کنار پدرش گل آقا درس زندگی و کار آموخت و در دامان مادر مهربان خود تربیت دینی آموخت و در کنارش بالیدن گرفت همیشه کمک حال پدر ومادرش بود و در کمال ادب و احترام با آنان صحبت می کرد.هفت ساله که شد قدم به سوی کلاس درس گذاشت و تا «ششم قدیم» را با موفقیت به پایان رساند.
حال و هوای مذهبی خانواده و عشق و علاقه ایشان به کمالات انسانی ، نخستین نهالهای باروری ایمان و تلاش را در مزرعه پاکیزه دل او کاشت. آشنایی با مذهب و فضای دینی خانواده و جو اسلامی انقلاب، او را به سوی حوزههای علمیه سوق داد. ابتدا در تبریز و بعد از مدتی به شهر مقدس قم عزیمت نمود.
او طلبهای سختکوش بود که صمیمیت و سادگی را با تهذیب اخلاق درهم آمیخته و با استعداد خویش، رو به سوی کمال و ترقی نهاد و اگر مسیر زندگیاش به صحنههای نبرد و شهادت نمیکشید از آیندهسازان فردای روحانیت بود.
شهید بزرگوار تحصیلات حوزوی خود را در ان شرایط سخت تا سطح یک ادامه داد در همه تظاهرات و راهپیماییهای قم و شهرستان خود شرکت میکرد و در افشای ماهیت ضد اسلامی و دستگاه خبیث شاهنشاهی کوشید. وقتی انقلاب به دست امام امت «خمینی بتشکن» به ثمره رسید، در انجمن اسلامی مسجد به خدمات فرهنگی پرداخت.
همراه با ترویج و تبلیغ به جوانان، به زندگی و محرومیت مستضعفان نیز رسیدگی میکرد و همراه با انجام آن کارها در دستگیری و معرفی منافقین و ضد انقلاب کوشا بود.
هنگام برخاستن آوای شوم جنگ و سرازیر شدن جوانان به سوی جبههها که عاشقانه به پیشواز شهادت میرفتند، او نیز به سوی خط مقدم راه گشود و از طریق بسیج دوشادوش همرزمان با ایمانش در سنگرها ، جلوی خصم فرومایه را بست. آتش به صورت پوشالی دشمن زدند و رؤیاهای کودکانه و ناجوانمردانه بعثیان را نقش برآب ساختند. از پیکرشان سدی بر عبور تانکهای دشمن بستند و با فریادهای الله اکبرشان، زلزله به چهار ستون بیایمان آنها انداختند.
او عاشقانه دل به دلدار داده بود و کوی دوست را تمنا میکرد.شهید در جبهه در لباس رزمی تبلیغی چنان جانانه در مقابل دشمن ایستاد که مورد تحسین همه رزمندگان قرار گرفت همواره دوستان خود در جبهه را به خواندن نماز اول وقت و دعا و راز و نیاز سفارش میکرد
با چندین بار عزیمت به جبهههای حق علیه باطل سرانجام در تاریخ ۸ خرداد سال ۶۳، در جاده بوکان -میاندوآب در خون خویش غسل شهادت کرد و خط بطلان بر صحیفه سیاه ابلیس صفتان انساننما کشید. پیکر پاک شهید در تشییع باشکوه مردم شهید پرور قم برگزار شد و در حرم مطهر به خاک سپرده شد.
وصیتنامه :
اطاعت از ولایت فقیه از ولایت فقیه اطاعت کنید. و حمایت از انقلاب اسلامی: از انقلاب و امنیت بدست آمده مواظبت کنید.ودر راه انقلاب با مال وجان وبا زبان فدا کاری کنید.