
روحانی شهید مصطفی محجوبی
زندگینامه :
شهید مصطفی محجوبی فرزند جعفر در سال ۱۳۴۹ در روستای شیروان محله تنکابن بدنیا آمده و پس از اتمام دروس ابتدائی و راهنمائی وارد حوزه علمیه شده و در همان حین هفت مرتبه به جبهه های جنگ رفته و نهایتاً در سال۶۴ در منطقه هورالهویزه به شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای زاد گاهش آرمید.
وصیتنامه :
خدایا از دست نفسم به توپناه می برم وراضیم به آنچه که رضای تودرآن است.
((گرگ اجل یکایک از این گله می برد این گله را نگر که چه آسوده می چرد))
از این که امکان دارد هر لحظه مرگ، ما را درک کند، بر آن شدم که وصیتی به آیندگان و شکایتی از دنیا و افراد آن، بخصوص از نفس خود بکنم و حالا امکان دارد که این درک کردن مرگ، برای من یا شهادت باشد و یا مرگ طبیعی.
امیدوارم که خداوند شهادت را نصیب همه ما بگرداند و راضیم به رضای خدا. هر مرگی را به من بدهد، چه مرگ طبیعی و چه شهادت در راه خودش.
تحکم یا الهی کیف شئتا فانی ]قد[رضیت بما رضیتا.
حکم بفرما ای پروردگار من! هر طوری که میخواهی! چه مرگ طبیعی و چه شهادت در راه خودت. به تحقیق راضیم به آنچه که رضایت تو در آن است.
اولین شکایتم از نفس خودم است. این نفس مرا هلاک کرده است واین شیطان نفس مرا راحت نمیگذارد. در نفسم از حقائق و معارف خبری نیست؛ چیزی که درآن است، حبّ دنیا و حبّ مقام است. گرایش دلم به دنیا و به پیشرفت مادی است.
خدایا! نجاتم بده. خدایا! به تو از دست نفس زشتم، شکایت میکنم که مرا بسیار به بدیها وا میدارد و برای هر گناهی و خطایی سبقت میگیرد و برای گناه کردن بسیار حریص است و مرا مورد خشم و غضب قرارمیدهد و مرا دائم به راه هلاکت میکشاند و جزء خوارشدگان میخواهد.