حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Sunday, 5 May , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1387 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 5 تعداد دیدگاهها : 81×

روحانی شهید اصغر عبدالجباري

زندگینامه :

شهید اصغر عبدالجباری فرزند یوسف در تاریخ بیست و دوم اسفند ماه سال ۱۳۴۷، در شهرستان بناب از توابع استان آذربایجان شرقی و در خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود . پنج ساله که بود پدرش هنگام برگشتن از کربلا در کوه های کردستان رخت از این جهان بر بست که از آن موقع سرپرستی خانواده به عهده برادر بزرگش افتاد . دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت طی کرد.

شوق به آموختن علوم اسلامی و کتب دینی همراه با اعتقاد خانوادگی ، او را به سوی معارف اسلامی کشاند . به حوزه علمیه آمد و به تحصیل مقدمات پرداخت و همراه با پژوهش ، به تهذیب نفس نیز پرداخت. با تمام همت در جهت سرکوبی خواسته‌ها و امیال دنیوی برخاسته بود . دیر می‌خوابید و زود از خواب برمی‌خاست و در تنهایی و خلوت شبانه به نیایش می‌پرداخت .

از ابتدای زندگی در رنج‌های روزگار، تنها یاور پدرش بود؛ از این‌رو با وجود سن کم در حوادث ، استوار ماند ، زیرا که گرفتاری‌ها را آزموده بود . زندگی را با درد شناخته و با صداقت کودکی آموخته بود .

در حال و هوای انقلاب، شب‌ها همچو سربازی دلاور پاسداری می‌کرد. روزها با شرکت در تظاهرات و راهپیمایی‌ها در به ثمر رساندن انقلاب نقش ایفا می‌کرد . همین طور به فعالیت خود ادامه می داد تا اینکه بسیج مستضعفین تشکیل یافت ، پس از آن هم فعالیت خود را در بسیج بدون هیچ مزدی و فقط به خاطر فی سبیل الله ادامه می داد.

همگام با جنگ به فراگیری فنون نظامی همت گماشت و همراه دیگر برادران جهادگر در تاریخ بیست و پنجم خرداد ماه سال ۱۳۶۳ به جبهه اعزام شد .

و در این مدت سه ماه به مرخصی نیامد تا اینکه پس از سه ماه ازجبهه برگشت. به تبریز رفت و در مدرسه ولی عصر آنجا ثبت نام کرد و بعد از آن شروع به ادامه تحصیل در تبریز کرد . هر وقت که به خانه می رفت حرف از جنگ و جبهه میزد ، به هیچ چیز علاقه نداشت ، و همیشه دم از شهید و شهادت میزد. او می گفت وقتی من شهید شدم برایم گریه نکنید . اصغر بچه ای بود که شاید با بعضی از بچه ها فرق داشت . از هفت سالگی روزه می گرفت و همیه نماز شب می خواند . روح پرصلابت و کیفر ستیز ، او را آرام نمی‌گذاشت و نمی‌توانست درس را در بحبوحه جنگ ادامه دهد .

از جبهه که برگشت، طور دیگری بود ، گویا دلش را در سنگرها جا گذاشته بود . دیگر نمی‌توانست بماند ؛ لذا در تاریخ ۷/۱۰/۶۳ به جبهه برگشت و به جزیره مجنون اعزام شد . مدتی در آن‌جا به رشادت و ایستادگی پرداخت . دست از جان به یکباره شست و دل به خدا داد . چشم از حیات ناپایدار بست و رو به سوی معبود ازلی برگرداند .

سرانجام در تاریخ ۲۶/۱۲/۶۳ در شرق دجله و در عملیات بدر بر اثر اصابت تیر به سینه به درجه رفیع شهادت نائل گشت و مفقود شد . پیکر پاکش بعد از یازده سال دوری به آغوش خانواده‌اش بازگشت و در گلشن امام حسن(ع) بناب به خاک سپرده شد .

خاطره از شهید به نقل از حجت الاسلام والمسلمین شیخ مهدی پورمحمد

شهید اصغر عبدالجباری با قناسه های خود روزگار بعثی ها را سیاه کرده بود و گلوله هایش به خطا نمی رفت.[1]


[1] – منبع : سایت آوای ورزقان