روحانی شهید شجاع لطفی

زندگینامه :

شهید بزرگوار در سال 1342 در روستای گورچین قلعه در یک خانواده متدین ومذهبی به دنیا آمد. ودر دامن مادری مهربان  وپدری مومن وزحمت کش وکشاورز رشد می یابد . دوران ابتدایی را در همان روستا سپری می نماید .دوره راهنمایی ومتوسطه را در شهر ارومیه می گذراند. ودر حوزه اسماعیل بیگ ارومیه  درس طلبگی را می گذراند.وعلاوه بردرس از همان کودکی وطبق سنت دیرینه روستائیان به خانواده اش نیز کمک می نماید.

در دوران نوجوانی عشق وعلاقه درونی اش در وجودش شعله آموزش علوم حوزوی را روشن می نماید  وعلاقه مندی به علوم اسلامی واحساس مسئولیت نسبت به سعادت وهدایت انسانها ،این عاشق ولایت وعلوم اهل بیت (ع) را به حوزه علمیه کشاند.

روحیه ای داشت که کمک به محرومین وکاستن از رنج همنوعان ونیاز مندان را وظیفه الهی وانسانی می شمرد . برای استحکام وتثبیت پایه های حکومت نوپای اسلامی شبانه روز در تلاش بودند تا بتوانند سهم کوچک وقدری در این انقلاب بزرگ وشکوهمند داشته باشند.سوز وگداز درونی ایشان با سن کمشان ، اورا در کمترین مدت متحول نمود وبا شروع جنگ نابرابر دشمن متجاوز عراق برعلیه ایران نوپای اسلامی همیشه غبطه می خورد که چرا سنم کم است ونمی توانم همانند دیگر سلحشوران ورزمندگان سلاح به دست گرفته وبا دشمن خواروزبون بجنگم. شهید بزرگوار در مسجد طالقانی به طور شبانه روزی مشغول تبلیغات وجمع آوری وکمک به جبهه  بوده اند.

سرانجام ایام انتظار به پایان می رسد وبا رشد وبلوغ کافی در روز هایی که ارتش متجاوز عراق ، به سرکردگی امپریالسیم جهانی آمده بود تا سرزمین های پهناور وحاصل خیز ومنابع نفتی خوزستان و… را از پیکره ایران اسلامی جدا سازد شهید لطفی به ندای سبز حسین زمان لبیک سرخ گفته وبرای دفاع از عزت ومرزوبوم وشرف وحیثیت کشور عزیزمان عازم سنگرهای خونین رنگ جنوب می گردد ، تا اندوخته های دوران طلبگی را با خون سرخ خویش امضاء وبه عنوان ودیعه به تاریخ وتاریخ نویسان بسپارد.

درتاریخ 20/12/1362 در دیوان دره سنندج از ناحیه پای راست مجروح می گردند.

 با اینکه این شهید بزرگوار آنزمان مجروح جنگی بودند با همان حال مجروحیت راهی جنوب می گردند.

سرانجام بعد از مدت ها حضور در جبهه های جنوب بعد از ماهها مجاهدت وتلاش وکوشش در جبهه های خون وشرف در25/12/ 1365 در عملیات کربلای پنج شربت شهدوگوارای  شهادت را با لبخند زیبای سیمای باوقارش پذیرا گشت .

وصیتنامه :

سخن من وهمه شهدای به خون خفته جبهه حق چنین است:

• ای مردم ما شهدای انقلاب وجبهه حق به خاطر حفاظت از ارزش های والای انسانی به سوی جبهه رهسپار شدیم وبا جان های کم سلاح خود در عمق دشمن فرو رفتیم وشرف زندگی را در حکومت بخشیدن قرآن دانستیم لذا از جنگ خونین ما به خود آیید وبا این شعارها با دشمن خدا جنگیدیم که ای ستم کاران ظلم نکنید وای مظلومین ستم نکشید وبدانید که خون ما به خاطر قرآن ریخته شده که تعالیم اسلامی حضرت محمد (ص) شکوفا گردد. وتعالیم آزادی بخش حضرت مولاعلی (ع) دستور وسرمشق زندگی مردم شود.

• برادر عزیزم اسفندیار وای مردم ، زمانی که از زندگی روزمره خود از رنج وفشار به جان آمدید بیاد ما واهداف ما بیفتید وبا چسبیدن به دامن قرآن با مشت گره کرده خود سینه ستمگران را بکوبید

• زمانی که عدالت اجتماعی در زیر تازیانه های استبداد دنیا پرستان محو گردید با عمل به دستورات اسلامی تلاش کنید تا فرزندانشان آزاد بار بیایند وزمانی که فعالیت روزانه که مایه امید بینوایان وتیره روزان است به پایان رسید به خرابه ها وزاغه ها که جایگاه بینوایان است سربکشید ونیاز آنان را برآورده سازید چرا که آنها هم انسان هستند وباید که در حقوق زندگی مثل شما باشند وای برحال مردم شهری که خود را شیعه امام حسین بدانند وخود در زندگی آسایش داشته باشند ولی در اطراف آن زاغه نشینی باشد که جز خون دل چیزی ندارد.

• ای مسئولین اداره جات و اِی برادران مسئول بنیاد شهید  زمانی که برای ما شهدای انقلاب که با لبیک به ندای انسان ساز رهبر عزیزمان امام خمینی راه خود را انتخاب نموده وراهی جبهه شدیم تا کشور عزیزمان دیگر مثل زمان طاغوت در زیر چکمه اجانب کمر خم نکنید وملت مان کاسه گدایی بطرف آنها دراز نکنند ودر این راه شهید شدیم مجلس سوگواری برگزار می کنید در پیشگاه خداوند مسئولید که اگر تنها به بیان اخلاق وکردارورفتار مثلاً نماز می خواندیم یا نه؟روزه می گرفتیم یا نه؟

بدانید همه مسائل اسلامی را رعایت می کردیم اگرنمی رفتیم به جبهه که نمی رفتیم وشهادت را با آغوش باز استقبال نمی کردیم ولی اگر هدف مارا برای دیگران شرح ندهید یا به دلخواه خود برای دیگران جلوه دهید مادر روز قیامت از شما بازخواست خواهم کرد.برای همه ملت به یک چشم بنگرید واز پارتی بازی دوری کنید چراکه دراین صورت آه مظلوم روزی یقه شمارا خواهد گرفت وآن روز دیگر پشیبانی برای شما سودی نخواهد داشت.

• ای مسئولین زمانی که جنگ تمام شد شهدا که رفته اند وچشمان خود را به نحوه اداره کشور توسط شما دوخته اند ودقایق ولحظات خدماتش را با ذربین چشم خودداری می کنند بنابراین وای بر مسئولی که بعد از جنگ در خدمت به مردم مخصوصاً خانواده شهدا وجانبازان شهید زنده سستی نکنند که راه نجاتی برای آنها وجود ندارد چراکه حجت برای همه آحاد ملت در این انقلاب تمام شده وراه مستقیم که راه انبیاء وامامان وقرآن کریم است توسط امام امت برای مردم تشریح شد امام را ببیند که چطور زندگی می کند.

نوشته ای برای یادگاری از من داشته باشید:

با دیدگانی اشک آلود لب برجام زندگانی می گذاریم تا چند لحظه ای با نوشیدن آب زندگانی خوشحال باشیم ام ناگهان پنجه مرگ نقاب از دیده ما برمی دارد وهر آنچه را که درزندگی مورد علاقه ماست از ما می گیرد آن وقت است که می فهمیم جام زندگی از اول خالی بوده وما از همان روزهای نخست از جام زندگی جز باده خیال چیزی ننوشیده ایم .

برادر عزیزم اسفندیار شما ودیگران عالم را محضر خداوند بدانید وبیشتر قرآن بخوانید وبر بینوایی خود در روز قیامت گریه بکنید وبدانید که این چند روز زندگانی فانی است وما همه رفتنی هستیم وجز عمل نیک چیزی در آن دنیا به همراه نخواهیم داشت وتنها عمل نیک وخدمت به زیر دستان ودستگیری از مستمندان است که در روز رستاخیز عصای دست ما خواهد بود وسلام ، که مقام ومیز وصندلی ونه پست ودیگر نه این کاخهای سربه فلک کشیده به قول شاعر معاصر مرحوم پروین اعتصامی که از خون ودل من وشماست دردی را دوا نخواهد کشید وروزی خواهد رسید که جای این همه مبل وفرش وکاخ های رنگین وبظاهر افتخار ما جای خود را به مارهای افعی وجنبندگان دیگر خواهند داد نه ازمن خبری ونه از شما مقامی وبادهای سیاه خس وخاشاک روی آن همه اسباب واثاثیه منزل ما را خواهد پوشانید وتنها خردمندان خواهند بود که از آنها پند وعبرت بگیرند.

دوستان عزیز برادران عزیزم وپدرومادر مهربانم:

روزی را می بینم که وصیت نامه های ما شهدا وقبور ما ومجالس سوگواری ما مورد سوءاستفاده عده ای از دنیای بی خبران قرار خواهد گرفت وسرکشی به سر قبر ما را عده ای کار بسیار مهم تلقی نموده وپیکان ترقی خود قرار خواهند داد وبدانید اگر چنین باشد روزی در صحرای قیامت مورد سرزنش ما قرار خواهند گرفت وما از آنها شاکی خواهیم بود چرا که آنها از اهداف ما روی گردانیده وفقط به یادی آوری جبهه وجنگ وشهادت ما بسنده کردند به روی اهداف شهدا پرده سیاهی کشیده وفقط از اخلاق وکردار و… مارا برای ترقی خود سالها مورد انتقاد قرار خواهند داد که اشتباه محض است.