متن برگرفته از درس اخلاق مدیریت محترم حوزه حاج شیخ عبدالمجیدباقری بنابی :
۱۴۰۰/۰۹/۲۱
مقدمه و بیان مطالب جلسه گذشته در مورد آیات سوره شمس و نحوه استفاده از آن آیات
سوره مبارکه شمس از جلسات گذشته مورد بحث ما می باشد
انسان بایستی این سوره را بارها بخواند و در طول روز مداومت بکند بر خواندن سوره شمس تا متذکر شود
چراکه ۱۱ قسم موجود در آیات اول سوره بر اساس مطالب جلسه گذشته که بیان شد به انسان تذکر میدهد و خداوند می فرماید انسان قسم به خورشید و قمر و قسم به خودم قد افلح من زکاها و قد خاب من دساها
تنها کسانی خوشبخت شدن یعنی به مقصد آفرینش رسیدند که نفس( روح) خود را پاک نگه داری کرده اند
و نفس را به سبب نگهداری و ارزش دادن پرورش می دهند و ظرفیت می دهند
و کسانی که خیانت کردند در مورد نفس آنها نیز به جای پیشرفت به ضرر مبتلا شده اند
تزکیه نفس و کامیابی در آخرت:
حال سوال پیش می آید که چگونه نفس خودمان را تزکیه کنیم تا در آخرت و برزخ رستگار شویم
عزیزان من بدانید هدف ایشان و پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بهخاطر تزکیه من و شما بوده و جالب تر از آن ،این که هدف خلقت آنها به دستان خدای متعال نیز به خاطر تزکیه من و شماست پس مطلب اهمیت زیادی دارد و سوال بجاست
بهترین راه تزکیه این است که نباید بگذاریم نفس آلوده شود و باید عمده با یاد خدا مطهر شود و در مورد تزکیه در قرآن نیز آمده است (سوره مومنون آیه ۱ الی ۲)
قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون
همان کسانی هست که غیرخاشعون نیستند و ویژگی دیگر مومنان خاشع این است که بیشتر خشوعشان در نماز و در مقابل پروردگار بوده است
حدیث در مورد نماز:
امام صادق علیه السلام (قریب به این مضمون) می فرماید هرکس نماز دو رکعتی بخواند و از اول تا آخر توجه و حضور قلب داشته باشد خداوند آن نمازگزار را می آمرزد
خصوصاً شما جوان هستید و از بنده می پرسند چه کنیم در نماز حضور قلب داشته باشیم میگویم این آرام آرام میسر می شود و تلاش می خواهد
والذین هم عن اللغو معرضون
معرضون این نیست که فقط از لغزش و گناه و بدشان می آید بلکه یعنی رو گردانندو از لغو متنفرند
روش تزکیه به زبان آیت الله بهجت رحمه الله :
برویم به محضر آیت الله بهجت ایشان می گفتند بعضی از فضلا از من برنامه های سخت می خواهند که معلوم نیست عمل کنند یا خیر، چون خیلی مشکل است ولی آنان متوجه برنامه های الهی که موجب رسیدن به مقامات می شود همچون نماز که سهل است نیستند
اهمیت نماز:
نماز معراج مومن است آیت الله سعادت پرور و بهجت و امام راحل رحمت الله علیهم و بریم بالا سلمان و مقداد و ابوذر همه شان با نماز به مقامات رسیدهاند و در نماز خشوع داشتند و از لغو معرض بودند پس نماز بهترین نردبان است
و خداوند می فرماید بندگانم با جان خود به سمت ما بیایند قطعا آنها را به راه خودمان یعنی راه حق هدایت خواهم کرد
خداوند در پنج نوبت نماز را گذاشته است
به طوری که وقتی می خواهی شب را تمام کنید اولین کار در زمان فجر صادق آسمان نماز خواندن است و در وسط روز نماز ظهر باید بخوانیم و در غروب نیز بایستی نماز مغرب بخوانی!
ارزش زمان بین اذان مغرب تا خواندن اقامه به طوری است که انسان در خون شهادت خود دست و پا میزند
و باید ارزش این لحظه را بدانیم که انسان کالمتشهد بدمه فی سبیل الله می باشد
شیطان افراد خود را در آن ساعت مامور می کند تا نگذارد هیچکس نماز بخواند مخصوصاً جوانان زیرا که آن زمان وقت غفلت است وبه یاد خدا بود و به خاطر این شرایط و غفلت هاست که می گویند نماز غفیله بخوانید و در نماز بسیار مشکل است که به معنی کلمات دقت کنید و باید تلاشتان زیاد باشد
عالم محضر خداست:
کار ما کارشناسی اسلام است و عمل به آن ، سعی کنید عالم عامل باشید
به خدا قسم اگر به گفته های اسلام عمل بکنید روزبهروز قلبتان پاک می شود و مقامتان در نزد خداوند اقلش این است که با دو چشم ظاهری خدا را می بیند و مقام پیدا می کنید
داستان:
استادی شاگردی از شاگردانش را بسیار دوست داشت ترجیح دادن او به دیگران موجب بگومگو میشد
استاد به خاطر دفع سوء ظن به هریک از شاگردانش مرغانی را خرید و به آنها گفت مرغها را در جایی ذبح کنید که در آنجا خدا نباشد و همه بجز آن شاگرد مورد توجه مرغ هایشان را سر بریدند و فرق او و دیگران در آنجا پیدا شد که هیچ جا را بدون خدا پیدا نکرده بود
داستان دیگری هم دلالت بر آیه ( الم یعلم بان الله یری) (آیا بنده ام نمی داند من می بینم ) و آن داستان عبدالله بن عمر است که از چوپانی تقاضای گوسفندی راکرد
و چوپان به خاطر اینکه صاحب گوسفند نبودو میدانست صاحبان گوسفندان ناراضی اند گفت نمی توانم ودلیلش را مطرح کرد
سپس پسر عمر گفت گوسفندی را بده به من و بگو گرگ خورده است و چوپان گفت آیا خدا نمی بیند
آیا داستان قرآنی حضرت یوسف و زلیخا زمانی که زلیخا پیشنهاد شرم آور را به یوسف داد و در خلوت بودند، تصمیم گرفت که بت اش را برگرداند تا صحنه را نبینند و حضرت یوسف این صحنه را دید و درس اخلاق بسیار زیبایی فرمود :تو ازخدایت خجالت میکشی ولی من از خدایم خجالت نکشم؟!… تا اینکه محکوم شد و به زندان افتاد و زندان را مسجد کرد و در آنجا به عبادت پرداخت .
امام علیه الرحمه نیز می فرمودند: عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید
ثبت دیدگاه