مراسم شام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و سالروز شهادت شهید آیت الله مفتح با حضور نماینده محترم مردم قم در مجلس شورای اسلامی حجت الاسلام ذالنوری در حوزه علمیه بناب برگزار گردید
بیانات حجت الاسلام ذوالنوری :
سالروز شهادت حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را تسلیت عرض می کنم
فردا نیز سالروز شهادت شهید مفتح به عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده و رضوان الهی شامل حال شهید بزرگوار شهید مفتح باشدان شاءالله
من خدا را شاکرم بعد از بیش از ده سال بهره از فضیلت حوزه علمیه بناب و خاندان بزرگوار بنابی مخصوصا آیت الله شیخ مجید بنابی شامل حال بنده شد
امشب در این جلسه دو مناسبت مهم داریم که بایستی از آن دو مساله مطالبی بیان شود نخس اینکه در ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها هستیم و مطالبی باید عرض شود و مناسبت مهم دیگر نیز وحدت حوزه و دانشگاه می‌باشد
وحدت حوزه و دانشگاه:
بایستی تحمل در فضای وحدت داشته باشیم
و موقعیت های مختلف برای رسیدن به وحدت را بررسی کنیم
۱ -حوزه و دانشگاه را در یکدیگر ادغام کنیم و نهاد جدیدی را تشکیل بدهیم همانند ادغام ژاندارمری و شهربانی و تاسیس نیروی انتظامی
۲ -بخشی از دروس حوزه در دانشگاه تدریس شود و بخشی از دروس دانشگاه نیز در حوزه تدریس شود و بدین سبب رابطه و اشتراک بین حوزه و دانشگاه ایجاد کنیم البته این کار خوبی از طلبه‌ها فضل بیشتری در دروس دانشگاه داشته باشند و دانشگاه نیز همچنین ولی درست نیست
۳-طلبه‌ها بدون معادل سازی مدارک به دکترا برسند یعنی همانند شهیدمفتح که مدرک خود را معادل سازی نکردن و مستقیماً در دانشگاه درس خواندند شاید یکی از مصادیق وحدت حوزه و دانشگاه این باشد ولی این هم درست نیست
۴- همکاری حوزه و دانشگاه : همکاریهای از قبیل تدریس طلبه در دانشگاه واستاد دانشگاه در حوزه ویا برگزاری مشترک کنفرانس‌های علمی و سمینارهای مختلف را و یا همکاری در پروژه ها و مقالات مختلف علمی و ….
دلیل فوق الذکر مصداق‌های خوبی برای وحدت حوزه و دانشگاه هستند ولکن ابتدا باید موانع وحدت و علت تعارض را پیدا کنیم تا بدانیم چه وحدتی دچار مانع ها نیست :
یکی از موارد وحدت این است که می گویند دانشگاه تولید علم است و علم محصول عقل است و حوزه عمل به دین است ودین و معنویت محصول نقل است
نکته قابل توجه در این تعارض که از قبل از انقلاب هم وجود داشته این است که:
عقل عِدل دین نیست که بگوییم طرفی و دین طرف دیگر است چرا که دین وحی معتبر و کلام معصوم است و تعارض درست بین عقل ونقل است
سکولاریسم دینی:
برخی ها اعتقاد دارند این نیاز بشر را تامین نمی کند ودر معتبرترین کتاب ها قرآن مطالبی در مورد گیاه شناسی و زمین شناسی و جانور شناسی و غیره بیان نشده و دایره علم به دین جهت بالاتر از دین است چون نیازهای بشر را تامین می کند
رابطه انسان و خداست و حضور دین در عرصه سیاست و جامعه از طرف مجامع غربی رد می‌شود و پیشنهادشان این است که دین و زندگی در پستوی زندگی خود افراد باشد
و برای جامعه عاری از خشونت دین باید از عرصه اجتماعی مردم کنار برود چون دین مجموعه باید ها و نباید ها ست و هر چیزی که اراده فردی را محدود کند مصداق خشونت است
مطلب دیگر هم این است که در عرصه های مختلف همانند عرصه تست و خطا محصولی به دست می آید جایگاه دین کجاست !؟
مثلا در تولید واکسن کرونا نقش دین کجاست رابطه واکسن سازی با دین چیست ؟
اسم تمامی دانشگاه‌های ما دانشگاه اسلامی است آیا میتوان علم جانورشناسی را اسلامی کرد ؟! اصلا غیر اسلامی علم جانورشناسی چگونه است ؟
این چالش ها و سوالها موجب پای زنی دین توسط سکولاریسم دینی می باشد و بالتبع پایه وحدت حوزه و دانشگاه نیز زده می‌شود
در سکولاریزم دینی سعی بر این است که واژه خلق یا خلقت را مطرح نکنند و از طبیعت به جای واژه های یاد شده استفاده کنند
عقل از خلقت خداوند پرده برداری می کند و تست و تجربه در حقیقت پرده‌برداری از باطن خلقت است
علم امروز می آید حرف‌های طلبه های دیروزی را اثبات می‌کند طلبه اگر در گذشته می‌گفت اگر قطره ای از عذاب جهنم به زمین اصابت کند همه دنیا را می سوزاند ولی خودش هم دلیل علمی اش را نمی دانست ، الان علم می آید و این موضوع را اثبات می‌کند
در آیت الکرسی داریم :وَلَا یحیطونَ بشی ءٍ مِنْ عِلمِهِ الّا بِما شاء… (۴۸۱) چقدر میدانیم که چقدر کهکشان داریم ؟چند منظومه داریم ؟در منظومه شمسی چند سیاره داریم؟
که اگر یکی زمین باشد چند قاره دارد؟ هر قاره چند کشور دارد؟ اگر یکی از آنها ایران باشد چند استان دارد و چند شهر؟ در شهربناب چند خانه وجود دارد؟ چند حوزه ؟در حوزه چه مراسمی در این ساعت برگزار شده؟و شرکت کنندگان مراسم چه در ذهن دارند؟ اینها جزء مکشوفات بشر است
بشر در حوزه تجربه می گوید علم دیروز من جهل است همانطور که می‌گوید فلان دارو را مصرف نکنید که سرطان زاست یا پوکی استخوان می آورد چه تضمینی وجود دارد علم امروز هم جهل نباشد.
علم کتاب (علم الهی) :
جریان آوردن تخت ملکه صبا را شنیده اید که آصف بن برخیا آن را نزد حضرت سلیمان آورد و گفته می شود علم او( علم من الکتاب) بوده و حال علم اهل بیت علم کتاب است نه علم من الکتاب
ما در علم آموزی سه عنصر به نام (علم – عالم – معلوم) داریم وعالم باید بداند منشاء علم خداست ، اگر عالم دین می آموزد و مقصد و مبدا را می‌سنجد و راه سعادت را دنبال می‌کند و در نتیجه عالم دینی می‌شود باید دقت کند به این نکته که هرکس عالم دینی نیست! کسی عالم دینی است که منشاء علم خدا بداند و الا محققان انگلیسی که اسلام‌شناسی می خوانند از من و شما دین را بهتر می‌شناسند ولی منشاء دین را نمی شناسند اگه کسی کار دینی و کسی کار تجربی بکند و هر دو معتقد به علم و قدرت الهی باشند و منشاء علم را خداوند بدانند آن وقت می‌توانیم بگوییم وحدت بین حوزه و دانشگاه ایجاد شده است .
در مورد منزلت حضرت زهرا سلام الله علیها :
وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم می فرماید من شهر علم هستم و علی درب شهر علم است زهرای مرضیه باب علم است و او مصداق انسان کامل است و انسان کامل یعنی خلیفه الله
فلذا وقتی میخوانید پیامبر اکرم ص به حضرت زهرا س احترام می‌گذارد دست او را می بوسد و جایش را به او میدهد فقط رابطه پسر و دختری نیست و شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها مد نظر است زیرا شخصیت زهرای مرضیه سلام الله علیها مصداق انسان کامل است و رضای انسان کامل رضای خداوند است و همچنین خشم و غضب انسان کامل خشم خداست و اعمال انسان کامل برای خداست
اگر زهرای مرضیه نبود امامی هم وجود نداشت چرا که استمرار امامت به حضرت زهرا سلام الله علیها وابسته است … و نگاه به ذریه آن حضرت (س) نشان دهنده نهری روان در بهشت است و خیر کثیری دارد
ثبت دیدگاه